نقد و بررسی فیلم The Expendables 2 بی مصرف ها ( به دردنخور ها ) 2
انسان مجهولی است که تا حل نشو د هیچ اندیشه ای رشد نخواهد کرد.(حجت الاسلام نیازی)
درباره وبلاگ


پایگاه اطلاع رسانی انسان ادامه دارد زیر نظر حجت الاسلام ابوسعید نیازی هشترودی با همکاری جمعی از نیروهای فکری حوزوی و دانشگاهی با ماهیت مهندسی فکر در فضای مجازی اعلام موجودیت می نماید. التماس دعا
آخرین مطالب
نويسندگان

فیلمنامه این قسمت نسبت به قسمت قبلیش رو نمی شه دارای جهش و به عنوان یه فیلمنامه قابل قبول به حساب آورد چرا که حتی نقطه عطف خاصی نداره اما به مراتب بهتره . در این قسمت دیالوگ ها کار شدن و طنز فیلم مخصوصا متلک هایی که بین بارنی راس ( سیلوستر استالونه ) و  لی کریسمس ( جیسون استاتام ) رد و بدل می شه اگر چه در اویل فیلم بی حال و بی مزن اما رفته رفته ، بهتر می شن و لحظات بهتری رو رقم می زنن حتی در این قسمت ، بعضا در صحنه های اکشن چاشنی طنز هم وجود داره .

بی مصرفها در مقایسه با قسمت اول ، در بخش دارم هم پیشرفت قابل توجهی داشته و با گنجوندن کاراکتر بیلی بچه ( لیام هِمسوُرث ) تونسته در یه سطح قابل قبولی قرار بگیره و اگر چه دیالوگ هایی که بین این کاراکتر و بارنی در اوایل فیلم در مورد عشقش و یا با مگی ( نان یو ) در مورد ارتش رد و بدل می شه ، به نوعی شخصیت پردازی تحمیلی به نظر میاد اما در کل شکل مناسبی پیدا می کنه و با توجه به روند فیلم ، دارای کارکرد درست و تاثیرگذاری می شه و یا روستا نشینانی که در معرض نابودین اگر چه در ایده به شدت تکراریه اما پرداخت در سطح معقول و قابل باوریه .

می شه گفت بعد از اتفاقی که برای بیلی می افته ، دیگه فیلمنامه با تمام سرعت به سمت اکشن پیش می ره ، در واقع شروع اصلی سکانس های اکشن بعد از این بخش رخ می ده . البته هر چه قدر هم ساده انگارانه به فیلم نگاه کنید از حضور یکدفعه ای کاراکترهای بی ربط در سکانس ها و نجات های معجزه آمیز گروه بی مصرفها نمی تونید بگذرید .

سکانس های اکشن در این قسمت بهتر پرداخت شدن ، خوشبختانه هیچ خبری از دوربین رو دست نیست و کارگردان به شکلی کاملا معقولانه سکانس ها رو هدایت کرده و وجود انواع و اقسام درگیری ها در محیط های متفاوت حسابی مخاطبان اکشن رو سرحال میاره .

سایمون وست ( کارگردان ) نسبت به فیلم قبلی تونسته ریتم رو بهتر حفظ کنه ، در واقع اگه در بخشی درام رو داریم ، ناگهان با یه سکانس شلوغ طرف نیستیم و یا اگه اکشن رو داریم ، یه دفعه همه چی آروم نمی شه و فیلم دارای ریتم مناسبی به عنوان یک اثر اکشنه .

خشونت فیلم اگر چه خیلی بالاست و یا به قول براردینلی تصورش غیرممکنه که فیلم به چند تا اصلاح نیازه تا درجه R نگیره اما اگه با منطق فیلم ( آدمهای خوب و آدمهای بد ) جلو برید و کیلت کار رو دوست داشته باشید ، مشکلی در ارتباط با فیلم پیش نمیاد .

بازیگرها اکثرا همون بازیگرای قبلین اما اسلحه به دست شدن و شوخی های آرنولد و ویلیس در 15 دقیقه پایانی ، حسابی جذاب از آب دراومده و نمی شه از دیدنش صرف نظر کرد ، فقط در بخش بازیگران  یک مشکل وجود داشت ، جت لی در قسمت قبل حضور چندان موثری در کنار استاتام و استالونه نداشت و به اندازه کافی قوی نبود ، در این فیلم در 10 دقیقه ابتدایی یک سکانس اکشن خیلی خوب داره و با این که کلا جنس فیلمهاش اینقدر خشن نیست اما انتظار می رفت حضور موثرتری در این قسمت داشته باشه و اسمش در صفحه IMDB این فیلم هم جزء 5 نفر اوله اما بعد از نبرد ابتدایی ، ناگهان دیگه کلا محو می شه و تا آخر فیلم اصلا ازش خبری نیست . ( وقتی در سایت IMDB نگاه کردم دیدم نوشته ، " جت لی ترجیح می داد که دیگه کمتر در فیلمهای به سبک آمریکایی بازی کنه ، یه توافقی با اون انجام شد که به شکل باورپذیری در فیلمنامه از گروه کنار گذاشته بشه  به جای اینکه بدون هیچ دلیلی در این قسمت نباشه " جالبه که فیلمنامه هیچ دلیلی برای این کار ارائه نمی کنه . )

استالونه در این قسمت با خیال راحت تری بازی کرده و بازی و کاراکترش در این قسمت دوست داشتنی تر دراومده و به شخصه ارتباط خوبی باهاش برقرار کردم و از طرفی کاراکترهای فیلم اگر چه یه شوخی های کوچکی می کنن اما خوشبختانه فیلم اصلا وارد حاشیه های مبتذل نمی شه . ژان کلود ون دام هم اگر چه خیلی حضور درخشانی نداره اما در حدی هم نیست که مخاطب رو ناامید کنه چرا که قابل قبوله و یه بدمن تیپیکالِ خوبه .

 

 

 

به طور کلی بی مصرفها 2 ، چند پله از قسمت اولش بالاتره و تا به اینجا ، یکی از معدود فیلمهای سال 2012 بود که از دیدنش لذت بردم و کاملا راضیم .

 

 

حاشیه ها :

دو نفر از بدلکاران فیلم مصدوم شدن که یکی از اونها فوت شد و دیگری در وضعیت وخیمی در بیمارستان بستری شد .

سیلوستر استالونه تور تبلیغاتیش برای این فیلم رو بعد از مرگ پسرش متوقف کرد .

دالف لانگرن در نقش گانر جانسون که در فیلم به شوخی عنوان می شه ، تحصیل در رشته مهندسی شیمی را به خاطر دوست دخترش ترک کرد ، در عالم واقع همین کار را انجام داده اما به عنوان بادی گارد ِفردی که بعدا دوست دخترش شد .

در محل فیلمبرداری در بلغارستان , گروه تولید یک پل به طول 114 متری روی روخانه ی اُسام ساختن و بعد از فیلمبرداری به عنوان هدیه ای ماندگار برا ی افراد محلی باقی گذاشتن .

قرار بود میکی رورک به فیلم برگرده و مرگ اون به عنوان انگیزه ی انتقام اعضای گروه باشه اما ناگهان به بهانه ی حضور در یک پروژه ی دیگه ، نقشی که لیام بازی کرد جایگزینش شد .


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 3
بازدید هفته : 27
بازدید ماه : 524
بازدید کل : 19370
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 53
تعداد آنلاین : 1

بخش مشاوره انسان ادامه دارد